جدول جو
جدول جو

معنی علی بغدادی - جستجوی لغت در جدول جو

علی بغدادی
(عَ یِ بَ)
ابن هبه الله بن علی بن هبه الله بن جعفر عجلی جرباذقانی بغدادی، مشهور به ابن ماکولا وملقب به سعدالملک و مکنّی به ابونصر. رجوع به ابن ماکولا (ابونصر علی...) و علی (ابن هبه الله بن...) شود
ابن انجب بن عثمان بن عبدالله بن عبیدالله بن عبدالرحیم بغدادی خازن شافعی، مشهور به ابن ساعی و ملقّب به تاج الدین و مکنّی به ابوطالب. رجوع به ابن ساعی و به علی (ابن انجب بن...) شود
ابن حسن علوی بغدادی، مشهور به ابن اعلم و مکنّی به ابوالقاسم. ریاضی دان و منجم مشهور قرن چهارم هجری. رجوع به ابن اعلم و به علوی (علی بن حسن...) و به علی (ابن حسن...) شود
ابن عمر بن احمد بن مهدی بن مسعود بن نعمان بن دیناربن عبدالله بغدادی دارقطنی شافعی مکنّی به ابوالحسن. رجوع به علی (ابن عمربن...) و نیز به دارقطنی شود
مکنّی به ابوطالب. مؤلف کتاب عیون التواریخ بودو حمداﷲ مستوفی از آن نقل کرده است. (از حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 450). و رجوع به ابوطالب (علی...) شود
ابن حمزه بن علی بن طلحه بن علی رازی بغدادی، مکنّی به ابوالحسین و مشهور به ابن بقشلان و ملقّب به علم الدین. رجوع به علی رازی (ابن حمزهبن...) شود
ابن عیسی بن داود بن جراح بغدادی، مکنّی به ابوالحسن و مشهور به ابن جراح. رجوع به ابوالحسن (علی بن عیسی...) و ابن جراح و علی (ابن عیسی بن...) شود
ابن عبیدالله دقیقی بغدادی، مشهور به دقاق و مکنّی به ابوالقاسم. رجوع به ابوالقاسم (علی بن عبیدالله دقاق) و نیز به علی (ابن عبیدالله...) شود
ابن محمد بن نصر بن منصور بن بسام عبرتائی بغدادی، مکنّی به ابوالحسن و مشهور به ابن بسام. رجوع به ابن بسام وعلی (ابن محمدبن...) شود
ابن عبدالرحیم بن حسن بن عبدالملک بن ابراهیم سلمی عباسی رقی بغدادی، مشهور به ابن عصار و مکنّی به ابوالحسن. رجوع به علی عباسی شود
ابن عبدالواحد بغدادی، مشهوربه صریعالدلاء و مکنّی به ابوالحسن. رجوع به صریعالدلاء و نیز رجوع به علی (ابن عبدالواحد بغدادی) شود
ابن سلیمان بن فضل بغدادی، مکنّی به ابوالحسن و مشهور به اخفش صغیر یا اخفش اصغر. رجوع به أخفش صغیر و علی (ابن سلیمان...) شود
ابن محمد بن محمود بن ابی العزبن احمد بن اسحاق بن ابراهیم کازرونی بغدادی شافعی، ملقّب به ظهیرالدین. رجوع به علی کازرونی شود
ابن عمر بن محمد بن حسن حربی بغدادی شافعی، مشهور به ابن قزوینی و مکنّی به ابوالحسن. رجوع به ابوالحسن (علی بن عمربن...) شود
ابن عبدالمحسن بن دوالیبی بغدادی شامی حنبلی، مکنّی به ابوالمعالی و ملقّب به عفیف الدین. رجوع به علی دوالیبی شود
ابن اسماعیل جوهری، ملقّب به علم الدین و مشهور به رکاب سالار و مکنّی به ابوالحسن. رجوع به علم الدین جوهری شود
ابن محمد بن ابراهیم بن عمر بن خلیل شیحی بغدادی، مکنّی به ابوالحسن و ملقّب به علاءالدین. رجوع به علی شیحی شود
ابن حسین بن هندو بغدادی، مکنّی به ابوالفرج و مشهور به ابن هندو. رجوع به ابن هندو و به علی (ابن حسین...) شود
ابن عثمان بن محمد بن احمد بن حسن عذری بغدادی، مشهور به ابن قاصح و مکنّی به ابوالبقاء. رجوع به علی عذری شود
ابن عباس بن جریح بغدادی، مشهور به ابن رومی و مکنّی به ابوالحسن. رجوع به ابن رومی و علی (ابن عباس...) شود
ابن منصور بن عبیدالله خطیبی اصفهانی بغدادی، مکنّی به ابوعلی و مشهور به اجل لغوی. رجوع به علی خطیبی شود
ابن احمد بن هبل تبریزی بغدادی موصلی، مکنّی به ابوالحسن و ملقّب به مهذب الدین. رجوع به علی تبریزی شود
ابن محمد بن احمد قزوینی بغدادی شافعی، مکنّی به ابوالحسن و ملقّب به تاج الدین. رجوع به علی قزوینی شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(عَ لَ یِ بَ)
جعفر بن محمد بن جعفر بن حسن بن جعفر بن حسن بن حسن بن علی بن ابی طالب، مکنی به ابوعبدالله. در سال 224 هجری قمری در سامره متولد شده و در ذی قعده 308 وفات کرد. وی از تاریخ نویسان است و او راست: التاریخ العلوی و الصخره و البئر. (از معجم المؤلفین ج 3 ص 145 از اعیان الشیعه ج 16 ص 125 و 127 و ایضاح المکنون ج 2 ص 279)
لغت نامه دهخدا
(عُ مَ رِ بَ)
ابن احمد بن عثمان بن احمد بن محمد بن ایوب بغدادی، مکنی به ابوحفص و مشهور به ابن شاهین. محدث، حافظ، مورخ، واعظ و مفسر بود. وی در صفر سال 297 ه. ق. متولد شد و در ذیحجۀ سال 385ه. ق. در بغداد درگذشت و در مقبرۀ باب الحرب دفن شد. تألیفات او را تا 330 کتاب ذکر کرده اند که از جملۀ آنها است: 1- التاریخ. 2- التفسیر الکبیر. 3- الزهد. 4- المسند. (از معجم المؤلفین و الاعلام زرکلی). رجوع به مآخذ ذیل شود: تاریخ بغداد ج 11 ص 265، لسان المیزان ج 4 ص 283، المنتظم ج 7 ص 182، تذکرهالحفاظج 3 ص 183، طبقات القراء ج 1 ص 588، النجوم الزاهره ج 4 ص 385، شذرات الذهب ج 3 ص 177، مختصر دول الاسلام ج 1 ص 182، مرآهالجنان ج 2 ص 426، کشف الظنون ص 1394 و سایر صفحات و ایضاح المکنون ج 1 ص 302 و ج 2 ص 481
لغت نامه دهخدا
(سا)
ابن اسحاق بن زرعه بن مرقس بغدادی، مکنی به ابوعلی. معاصر ابن الندیم. سال تولد او در الاعلام زرکلی 371 هجری قمری و وفاتش 448 ضبطشده است. رجوع به ابن زرعه و ابوعلی و مآخذ ذیل شود:الاعلام زرکلی ج 5 ص 284، طبقات الاطباء ج 1ص 235، الامتاع و المؤانسه ج 1 ص 33، اللؤلؤ المنثور ص 365
لغت نامه دهخدا
(بَ دی ی)
اسماعیل بن قاسم بن عیذون بن هارون بن عیسی بن محمد بن سلیمان لغوی مکنی به ابوعلی. رجوع به ابوعلی قالی و قالی (اسماعیل بن قاسم) و جامعالتصانیف الحدیثه جزء نخست رقم 306 و در معجم المطبوعات ج 2 ستون 1489 و 1490 شود
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ بِ؟)
مولی علی بلغرادی، عالم به علم فرائض و علوم عربی بود. متوفی در سال 1029 هجری قمری وی از مقدسی استفاده کرده است. او راست: 1- حاشیه بر شرح ملابرالسراجیه، در فرائض. 2- کتابی در فرائض. (از معجم المؤلفین بنقل از الجوهرالاسنی خانجی ص 109)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ بَ)
ابن عبدالرحمان بن هارون بن عیسی بن هارون بغدادی شافعی، مکنّی به ابوالخطاب. قاری و نویسنده و لغوی و نحوی بود و در نظم سخن نیز دست داشت. وی در سال 409 یا 410 هجری قمری در بغداد متولد شد و در20 ذی الحجۀ سال 497 هجری قمری در همین شهر درگذشت. او را دو قصیده درباره قرائت است که یکی را بنام ’مکمله’ و دیگری را ’مبعده’ نامیده است. (از معجم المؤلفین ج 7 ص 121). صاحب معجم المؤلفین به مآخذ ذیل نیز اشاره کرده است: الوافی صفدی ج 12 ص 94. طبقات الشافعیۀاسنوی ص 157. مناقب الشافعی و طبقات اصحابه من تاریخ الذهبی ص 176. طبقات القراء ابن جزری ج 1 ص 548. المنتظم ابن جوزی ج 9 ص 140. شذرات الذهب ابن عماد ج 2 ص 406
لغت نامه دهخدا
(عَ)
ابن عمر بن احمد بن مهدی بن مسعود بن نعمان بن دیناربن عبدالله بغدادی دارقطنی، مکنّی به ابوالحسن. محدث و حافظ و فقیه و قاری قرن چهارم هجری بود که در ذیقعده سال 305 یا 306 متولد شد و در 384 یا 385 هجری قمری درگذشت. او راست: 1- السنن. 2- غریب اللغه. 3- القرأات. 4- المختلف و المؤتلف فی اسمأالرجال. 5- المعرفه بمذاهب الفقهاء. و دارقطنی منسوب است به ’دارالقطن’ که محله ای است در بغداد. (از معجم المؤلفین بنقل از تاریخ دمشق ابن عساکر ج 2 ص 239. سیرالنبلاء ذهبی ج 10 ص 259. الاستدراک ابن نقطه ج 1 ص 3. عیون التواریخ ابن شاکر ج 12 ص 241. اسماءالرجال طیبی ص 46. طبقات الشافعیۀ اسنوی ص 88. مناقب الشافعی و اصحابه من تاریخ الذهبی ص 92. المبهمات فی الحدیث نووی ص 35. فهرس المؤلفین بالظاهریه. الوافی صفدی ج 12 ص 127. تاریخ بغداد خطیب بغدادی ص 34. وفیات الاعیان ابن خلکان ج 1 ص 417. البدایۀ ابن کثیر ج 11 ص 317. المنتظم ابن جوزی ج 7 ص 183. طبقات الشافعیۀ سبکی ج 2 ص 31. تذکرهالحفاظ ذهبی ج 3 ص 186. طبقات القراء ابن جزری ج 1 ص 559. النجوم الزاهرۀ ابن تغری بردی. ج 4 ص 172. المختصر فی اخبارالبشر ابوالفداء. ج 2 ص 137. اللباب ابن اثیر ج 1 ص 404. شذرات الذهب ابن عماد ج 3 ص 116. مفتاح السعادۀ طاش کبری ج 2 ص 14. کشف الظنون حاجی خلیفه ص 55 و 149 وسایر صفحات. روضات الجنات خوانساری ص 481. هدیهالعارفین بغدادی ج 1 ص 683. فهرس مخطوطات الظاهریۀ یوسف عش ج 6 ص 170. فهرس المخطوطات المصورۀ لطفی عبدالبدیع ج 2 ص 137. فهرس المخطوطات المصورۀ سید ج 2 ص 164). و نیز رجوع به ’دارقطنی’ و حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 38 شود
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ بَ)
ابن زویق. مکنّی به ابوالحسن. وی شاعر و نویسنده بود و ازموطن خود مهاجرت کرد و در حدود سال 420 هجری قمری در اندلس درگذشت. او را قصیده ای است. (از معجم المؤلفین بنقل از الوافی صفدی ج 12 ص 65. کشف الظنون ص 1329)
لغت نامه دهخدا
ابن محمدبورانی، مکنی به ابوعلی بغدادی. وی محدث و محقق و حجت بود و وفات او به سال 498 ه. ق. اتفاق افتاد
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ بَ)
ابن احمد بن عبدالله بغدادی، مکنّی به ابوخطاب. مقری و صوفی و مؤدب بود که در سال 392 هجری قمری متولد شد و در 476 هجری قمری درگذشت. او راست: 1- قصیده ای در سنت. 2- قصیده ای در عدد آی. 3- کتابی در قرأات سبع. (از معجم المؤلفین، بنقل از شذرات الذهب ابن عماد ج 3 ص 353)
لغت نامه دهخدا
ابن علی بن عطیۀ بغدادی. شیخ طوسی در رجال او را در عداد اصحاب امام علی بن موسی الرضا (ع) شمرده است و ظاهراً امامی و مجهول الحال است. (تنقیح المقال ج 2 ص 94)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ بَ)
ابن محمد بغدادی، ملقّب به علأالدین. مفسر و فقیه قرن هشتم هجری است که در سال 741 هجری قمری درگذشت. او راست: 1- تفسیرالقرآن. 2- شرح العمده شاشی، در فروع فقه شافعی. (از معجم المؤلفین بنقل از کشف الظنون حاجی خلیفه ص 453 و سایر صفحات)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ بَ)
ابن محمد بن بهاءالدین بغدادی حنبلی، مکنّی به ابوالحسن و ملقّب به علاءالدین. فقیه و محدث بود که در حدود سال 822 هجری قمری در عراق متولد و در سال 899 هجری قمری در دمشق درگذشت. او راست: فتح الملک العزیز بشرح الوجیز، در پنج مجلد. (از معجم المؤلفین بنقل از شذرات الذهب ابن عماد ج 7 ص 365)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ بَ)
ابن عثمان بن عبدالقادر بن محمود بن یوسف بغدادی حنبلی، مکنّی به ابوالحسن و ملقّب به شمس الدین. قاری و صوفی و فقیه بود. و در ذی الحجۀ سال 582 هجری قمری متولد شد و در سوم جمادی الاولای سال 672 هجری قمری در بغداد درگذشت. او راست: بلغهالمستفید فی القراآت العشر. (از معجم المؤلفین بنقل از ذیل طبقات الحنابلۀ ابن رجب ص 316. شذرات الذهب ابن عماد ج 5 ص 337)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ بَ)
ابن حسین بن علی بن محمد بغدادی حائری، مشهور به درویش. فقیه و متکلم و ادیب و شاعر و عالم در زبان عربی. متولد در سال 1220 هجری قمری وی در سال 1277 هجری قمری در حائر (کربلا) درگذشت. او راست: 1- تنبیه الغافلین فی المواعظ و الاخلاق و اصول الدین. 2- الجوهرالثمین. 3- الشهاب الثاقب فی الرد علی النواصب. 4- غنیهالادیب فی شرح مغنی اللبیب، در سه مجلد. 5- معین الواعظین. (از معجم المؤلفین بنقل از اعیان الشیعه ج 41 ص 20)
لغت نامه دهخدا